اشتباه

هوالحکیم

شاید اصلا از اول اشتباهی بودیم ... شاید

فقط تو

هوالحکیم

بعضی وقت ها زیاد به تو نیاز دارم

زیاد از تو کمک می خواهم

زیاد از تو انتظار دارم

زیاد آشفته می شوم

خدایا آغوشت را برایم باز می کنی؟

پ.ن: تو باش نیت تمام کارهایم... فقط تو

اربعین

هوالحکیم

دلم پیاده روی اربعین  مییییییییخواد

از الانم با همه کسایی که دارن بارشونو برا سفر می بندند، قهرم :/

پ.ن:  آره حسودم تو این یک مورد خیلی هم حسودم :(((((

دنیای عجیب

هوالحکیم

کار دنیا خیلی عجیب است

پنج سال پیش بود. موقعی که تازه پایمان به دانشگاه باز شده بود و تازه شده بودیم دانشجوی روزنامه نگاری و اولین باری بود که گذرمان به نمایشگاه مطبوعات می افتاد. قدم به قدم و غرفه به غرفه نمایشگاه را چرخ می زدیم. تازه خود را متعلق به این فضا می دانستیم. سری هم زدیم به غرفه دانشگاه. آن موقع 18 ساله بودیم و بدون هیچ فعالیت مطبوعاتی. کافی بود چند سال بالایی به ما پیشنهاد کار در یک نشریه بدهند و ما هم با خوشحالی قبول کنیم. اما روزها و ماه ها می گذرد و خبری از آن سال بالایی هایی که آن موقع از نظر ما حرفه ای بودند نمی شود. ما و تمام شوق و ذوقمان هم به درک!

سال ها می گذرد و از حق التحریر نوشتن ها می رسی به خبرنگار شدن و آنقدر روزها خود را با این عنوان به همه معرفی می کنی که باورت نمی شود روزی برای کار در یک نشریه دانشجویی بیخود! خوشحال بودی. و حالا بعد از سال ها همان سال بالایی به غرفه خبرگزاری متبوعت سر می زند و با تو خوش و بش می کند و وقتی با او نه مثل خودش خوب برخورد می کنی تمام تلاشش را می کند که بگوید کمتر از تو نیست. تقلایی که بیشتر حس ترحم را برمی انگیزد ...

کار دنیا خیلی عجیب است. آدم هایی را دوباره می بینی که انتظار نداری ....

پ.ن: نه اینکه الان خیلی مثلا باکلاس و خفن طور باشم هااااا ! نه اما با آدم ها طوری برخورد کنیم که با بالا و پایین رفتن روزگار شرمنده شان نشویم.

حجاب

هوالحکیم

وضعیت حجاب امروز کشور از نظر من:

این روزها انگار رقابتی شکل گرفته که هیچکدام از شرکت کنندگان آن برنده نمی شوند و همه در آن بازنده هستند! رقابتی برای بیشتر به چشم آمدن و بیشتر دیده شدن. در این رقابت همه بازنده هستیم حتی من و تویی که در آن شرکت نمی کنیم و تنها کاری که از دستمان برمی آید راه اندازی کمپین های مسخره است. " من حجاب را دوست دارم." انگار که دوست داشتن من و تو در حکم خدا تغییری ایجاد می کند و من چون خودم دوست داشتم آن را انتخاب کرده ام. انگار فراموش کردیم که ما بنده ایم و بنده باید دوست داشته باشد آنچه ربش دوست دارد. حجاب یک باید است، باید. چه دوست داشته باشیم چه نه. 

و خنده دار از این کمپین ها اصرارمان بر زندگی در محله های مذهبی و حضور حداقلی زنان مذهبی در جامعه است. حاضریم در یک فضای ایزوله فرزندانمان را بزرگ کنیم اما آنها را به مدرسه ها و زیر دست معلم هایی بفرستیم که بارها در کوچه و خیابان می بینیم و غر می زنیم.

و اما کاش به حجاب زنانه نگاه نکنیم. حواسمان باشد به اندازه هر زن بدحجاب یک یا بیشتر مرد بی غیرت وجود دارد.

 پ.ن: مطلب خیلی پراکنده اس می دونم!

هیچ

هوالحکیم

بارها می‌نویسم و پاک می‌کنم

می‌نویسم و پاک می‌کنم

می‌نــ و یـــــ سـ ....

پ.ن: ....

دانشگاه

هوالحکیم

یعنی انقدر که منو سر گرفتن مدرک زجرکش می کنند، انگیزه ای می مونه برای ادامه تحصیلات؟

نشد

هوالحکیم

نه .... نمی شود

نمی توانم

نمی خواهم 

نمی خواهی

نمی توانی

نمی شود ...

نخواهد شد ....

سکوت

هوالحکیم

ای بی وفا راز دل بشنو از خموشی من

این سکوت مرا ناشنیده مگیر

ای آشنا چشم دل بگشا حال من بنگر

سوز و ساز دلم را ندیده مگیر

پ.ن: اینو زیاد کردم و بلند بلند میخونم! مجبورم وقتی تلویزیون همش داره درباره دربی مسخره آبی ها و قرمزها میگه

پ.ن1: کاش همسایه ها به اندازه خودم به صدام علاقه داشته باشن :)))

حسین

هوالحکیم

می شود سیاهی ها را جمع نکنی؟ عزا می گیرم از دوری عزای حسین

پ.ن: درس محرم امسالم: لعنت به دل و هر چه بهانه می کند. لعنت به هر چه نیت دنیایی